بسم الله الرحمن الرحیم
شاید کمتر کسی در دنیا اسم «اسلام» را نشنیده باشد و دربارهی این دین و عقاید مسلمانان مطلبی نخوانده باشد. اما عدهی زیادی نیستند که راجع به شیعیان - به عنوان گروهی از مسلمانان - اطلاعات زیادی داشته باشند. از میان همین شمار اندک نیز آنهایی که دانستهشان از تشیّع، صحیح باشد، بسیار ناچیز است. یکی از دلایل مهم این اتفاق، آن است که:
در طول تاریخ، همواره عدالتخواهی و حقجوییِ شیعیان برای حاکمان ظالم خطری جدی محسوب میشد. به همین سبب تلاشهای آشکار و پنهان زیادی صورت گرفت تا شیعیان از میان برداشته شوند و یا لااقل به انزوا کشیده شوند. در اثر این فشارها و شیعهکُشیها به مرور زمان، شیعیان به اقلیتی گمنام تبدیل شدند که اعتقاداتشان برای مردم جهان ناشناخته بود. مخالفان تشیّع از این فضا استفاده کردند و با تبلیغات سوء علیه شیعیان باعث شدند همان عدهی اندکی که نام شیعه به گوششان میخورَد، شیعیان را یک اقلیت ناسازگار و یا حامی تروریست با اعتقاداتی جامعهستیز بدانند.
حال آنکه شیعهی حقیقی، انسانی حقپذیر، متعهد به اخلاق و قانون، راستگو و مردمدار است که دیگران از هر جنس و جنسیت و نژاد و مذهبی از دست و زبان و فکر و نیت او در امان هستند و جز خیر و خوشبختی چیزی برای مردم جهان نمیخواهد. چراکه در آموزههای تشیّع به او چنین تعلیم داده شده:
بهترین مردمان، پر فایدهترین افراد به حال دیگران است.[1]
و توصیه شده:
هر چیزی را برای خود میپسندد، برای دیگران هم بپسندد و هر چه برای خود دوست نمیدارد، برای دیگران هم دوست نداشته باشد.[2]
و تأکید شده:
با همگان با محبت و نرمش رفتار کند و بر کسی برتری نجوید؛ چون مردم دو دسته بیشتر نیستند: یا در دین و آیین با ما یکسانند که در آن صورت، برادر و خواهر دینیمان محسوب میشوند و یا لااقل در آفرینش با ما برابرند که یعنی هر دو انسانیم و دلیلی برای برتریجویی یا فزونخواهی وجود ندارد.[3]
و چهارده قرن پیش از تدوین اعلامیهی حقوق بشر و زمانی که هیچ سخنی از حفظ محیط زیست و اهمیت آن مطرح نبود، شیعه در مکتب تشیّع آموخته:
نه تنها همهی انسانهایی که در کنار ما روی این کرهی خاکی زندگی میکنند، حقوقی دارند که باید محترم شمرده شود،[4] بلکه گیاهان و حیوانات هم دارای حقوقی هستند که نباید به آن تعدّی شود.[5]
...
درسنامه «شیعه کیست و چه میگوید؟» تلاشی است برای معرفی خلاصهای از مبانی اعتقادی شیعه و آشنایی مردم جهان با حقیقت اسلام و تشیّع. مطالعهی این درسنامه را به همهی حقیقتجویانی که به دنبال شناخت شیعهی حقیقی هستند، پیشنهاد میکنیم. همچنین، محتوای حاضر، میتواند برای شیعیان پر فایده باشد و با مطالعهی آن، بیش از پیش به شیعهی حقیقی که منظور نظر خدا و رسول خدا بوده، نزدیک گردند.
این درسنامه که به صورت کتاب نیز چاپ شده، با بیانی ساده و در قالب درسنامه به رشته تحریر در آمده و حجم بالای پاورقیها، نشان از تأکید مؤلفان بر مستدل و مستند نویسی دارد. با این وجود، چنانچه خوانندگان گرامی، در مبحثی نیاز به توضیح بیشتر داشتند، با کمال افتخار از طریق سایت «بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)» پاسخگوی سوالات ایشان خواهیم بود:
لازم به ذکر است کتاب «شیعه کیست و چه میگوید؟» ، جهت بهرهمندی ِعلاقمندانِ غیر فارسی زبان، با عنوان «پنهان از چشم جهان» یا «Hidden from the Eyes of the World» به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده و از طریق سایت آمازون قابل ابتیاع است.
[1] سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَحَبُّ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ قَالَ أَنْفَعُ النَّاسِ لِلنَّاس" یعنی: از رسول خدا سوال شد چه کسی نزد خدا محبوبتر است، فرمود آن که بیشتر از سایرین سودش به دیگران میرسد: بحارالانوار، ج 71، ص 339.
[2] علی بن ابیطالب میفرماید: "فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا" یعنی: هر چه برای خودت دوست داری، برای دیگران هم دوست داشته باش و هر چه را برای خودت نمیپسندی، برای دیگران هم نپسند: نهج البلاغه، نامه 31، ص 397.
[3] علی بن ابیطالب به یکی از فرماندهان خود در ارتباط با مدارا و مهربانی با مردم چنین سفارش کرد: "أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْق" یعنی: قلبت را از مهربانی و محبت و لطف نسبت به مردم پر کن و چونان حیوانی درنده نباش که خوردن ایشان را غنیمت شماری (کنایه از بیرحمی و ظلم به مردم). چراکه مردم دو گروهند: یا برادران دینی تو هستند و یا در آفرینش با تو یکسانند: نهج البلاغه، نامه 53، ص 427.
[4] به عنوان نمونه، بنگرید به رساله حقوق امام سجاد علیه السلام
[5] به عنوان نمونه، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:
- "لِلدَّابَّةِ عَلَى صَاحِبِهَا سِتُ خِصَالٍ: یعْلِفُهَا إِذَا نَزَلَ وَ یعْرِضُ عَلَیهَا الْمَاءَ إِذَا مَرَّ بِهِ وَ لَا یضْرِبْهَا إِلَّا عَلَى حَقٍّ وَ لَا یحَمِّلْهَا مَا لَا تُطِیقُ وَ لَا یكَلِّفْهَا مِنَ السَّیرِ إِلَّا طَاقَتَهَا وَ لَا یقِفْ عَلَیهَا فُوَاقا" یعنی: حیوان شش حقّ به گردن صاحب خود دارد: هر گاه از آن پیاده شد علفش دهد، هرگاه از آبى گذشت آبش دهد، به ناحقّ آن را نزند، بیشتر از قدرتش آن را بار نكند، بیشتر از توانش آن را راه نبرد و مدت زیادى روى آن درنگ نكند: مستدرک الوسائل، ج 8، ص 258 و 259.
- "لَا تَقْطَعُوا شَجَراً إِلَّا أَنْ تُضْطَرُّوا إِلَيْهَا" یعنی: هرگز درختی را تا مجبور نشدهاید، قطع نکنید: بحارالانوار، ج 19، ص 177.
- "لَا تُحْرِقُوا النَّخْلَ وَ لَا تُغْرِقُوهُ بِالْمَاءِ وَ لَا تَقْطَعُوا شَجَرَةً مُثْمِرَةً وَ لَا تُحْرِقُوا زَرْعا" یعنی: هیچ نخلی (درخت خرما) را آتش نزنید، آنها را با آب از میان نبرید و هیچ درخت میوهداری را قطع نکنید و هیچ مزرعهای را نسوزانید: وسائل الشیعه، ج 15، ص 59.
امروز: | 1899 | |
این هفته: | 1587 | |
در مجموع: | 7607200 |