بسم الله الرحمن الرحیم
دعا
درسگفتارهایی از: مسعود بسیطی
با اهتمام: حسین آخوندعلی؛ زهرا مرادی
در دورهی «دعا»، به بررسی معنا، مفهوم و کاربرد «دعا» در زندگی روزمرهی آدمی از دیدگاه مربّیان الهی میپردازیم؛ و «آداب دعا» و «شرایط استجابت» آن را بیان خواهیم کرد. این مبحث، در دوازده گفتار ارائه میگردد.
درس هشتم: «آداب» دعا (قسمت دوم)
در جلسهی گذشته به این موضوع پرداختیم که:
بندهای که در بیان خواستهی خود، ادب بندگی به جای آوَرَد و آنچنانکه شایستهی رازق است، طلبِ رزق نماید، با فردی که طلبکارانه و بیادبانه درخواست خود را مطرح میکند، نزد خدای متعال، از جایگاه یکسانی برخوردار نیست. در واقع، دعا کردن، آدابی دارد که هر چه بیشتر در رعایت آن کوشا باشیم، به اجابت نزدیکتر خواهیم بود. در همین راستا، چهار ادب از آداب دعا مطرح گردید.
در این جلسه به چهار ادب دیگر اشاره خواهیم نمود.
****
یادآوریِ این کلام امام صادق – ششمین جانشین و هدایتگر پس از رسول خاتم – خالی از لطف نیست که فرمودند:
«آداب دعا [و درخواست از ربّ و خالق خود] را رعایت کن ... اگر شرایط دعا را به جا نیاوردی پس منتظر اجابت هم نباش.»[1]
جلسهی گذشته در راستای ارائهی راهکارهایی برای استجابت دعا، چهار آداب زیر بررسی گردید:
- ادب اول: شروع دعا با یاد و نام خداوند
- ادب دوم: حمد و ستایش خداوند
- ادب سوم : صلوات بر محمد و آل محمد
- ادب چهارم: همراه بردن شفیع به درگاه خداوند
در این درس به آداب دیگری اشاره میشود:
ادب پنجم: اعتراف به گناهان گذشته و ابراز پشیمانی از آنها
فرزندی که تا دیروز از سخنان پدرش سرپیچی میکرده امروز با چه رویی میتواند پیش پدر برود و حاجتی از او طلب کند؟ آیا جز این است که ادب حکم میکند ابتدا از رفتار ناشایست گذشتهاش عذرخواهی کند و قول بدهد دیگر موجبات آزردگی پدر را فراهم نسازد؟ پس حالِ ما بندگان حقیر و گناهکار، هنگام طلب حاجت از خالقِ روزی دِه چگونه باید باشد؟ چگونه از کسی که انواع نعمتها و روزیهای مادی و معنوی را در اختیارمان گذارده انتظار برآورده شدن حاجت داشته باشیم، در حالی که آن نعمتها و موهبتها را در راه نافرمانیِ خودش صرف کردهایم؟ آیا نباید در درگاهش شرمسار گستاخیها و نافرمانیهای متعددمان باشیم؟ آیا این جملهی امام صادق علیه السلام برای ما کافی نیست تا از شرمساری سر به زیر افکنیم:
«خداوندا؛ چگونه تو را بخوانم در حالی که نافرمانیاَت میکنم؟»[2]
کمی در این جمله تامل کنیم و حال خود را در برابر خدا وجدان نماییم ...
و آنگاه از کلام امام صادق علیه السلام مدد جوییم و اینچنین ادامه دهیم:
«و چگونه تو را نخوانم در حالی که محبت تو را در قلبم مییابم؟»[3]
بنابراین، یکی از ادبهایی که بنده هنگام درخواست از خدا و دعا کردن باید رعایت نماید، اقرار به گناهان و بازگشت از آنهاست. امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«به درستی که [آداب دعا] عبارت است از: مدح خدا؛ سپس ثنای خداوند؛ و بعد، اقرار به گناه؛ و بعد از آن، بیانِ درخواست. به خدا قسم هیچ بنده ای از گناه خارج نمیشود مگر با اقرار به گناهش نزد خداوند متعال»[4]
ایشان روش اقرار به گناهان را در باب آداب دعا اینچنین بیان میفرمایند:
«[پس از حمد و ثنای الهی] به یکایک گناهانت اعتراف کن؛ و اقرار کن [که بد کردهای. اما مگر میتوانی همهی آنها به شماره در آوری؟] پس همان مقدار که یادت میآید را اقرار کن. دربارهی مابقی که بر تو پوشیده است، (فراموش کردهای) به صورت اجمالی اعتراف کن.»[5]
یعنی با پشیمانی از خطاهای گذشته، به درگاه آفریدگار بزرگ برویم و اقرار کنیم:
«خدایا میدانم بد کردهام؛ آنقدر خطا و ناسپاسی از من سر زده که قادر نیستم آنها را بشمارم. تو مُدام مرا از نعمتهای گوناگونت بهرهمند ساختی، اما من با همان نعمتها، در جهت نارضایتی تو گام برداشتم و با همان رزق و نیرویی که نصیبم ساخته بودی، گناه، پشت گناه انجام دادهام. خدایا؛ میدانم بد کردهام؛ آنقدر زیاد که نمیدانم به کدامیک از آنها اقرار کنم. اما اجمالا اعتراف میکنم که بد کردهام.»
امام صادق علیه السلام، در ادامه میفرمایند:
«[پس از اقرار به گناهانت] از جمیع خطایا و گناهانت به سوی خداوند توبه کن؛ و نیت کن که دیگر به آن گناهها باز نگردی. و از کردهات عذرخواهی و اظهار پشیمانی کن. آن هم نه فقط با زبان؛ بلکه با صدق نیت و حالت خوف و رجا [به بخشش خدا امید داشته باش (رجا) ولی بدان که معلوم نیست خداوند از گناهانت چشم پوشی کرده باشد (خوف)] و بگو خدایا من از گناهانم در درگاه تو معذرت میخواهم و از تو میخواهم که از من در گذری و به سوی تو باز میگردم (توبهام را بپذیر).»[6]
سپس امام علیه السلام تذکر میدهند تنها به این که از خدا بخواهی گناهانت را ببخشد، اکتفا نکن؛ بلکه از او بخواه کمکت کند تا دیگر مرتکب خطا نشوی و توفیق طاعت و بندگی خود را نصیبت فرماید.[7]
به عنوان نمونهی عملی در اقرار به خطاها و عذرخواهی از خالق، به کلام امام سجّاد علیه السلام در دعای «ابوحمزه ثمالی» اشاره میکنیم:
«منم پروردگارا آن كسی كه در خلوت از تو شرم نكردم و در آشكارا هم رعایت تو را نكردم. منم صاحب مصیبتها و ماجراهای بزرگ، منم كسی كه بر آقای خود گستاخی كرده، منم كسی كه نافرمانی برپادارنده آسمانها را كردهام ... منم كه هرگاه به گناهى مژده داده مىشدم شتابان به سویش مىرفتم. منم كه مهلتم دادی ولی من به خود نیامدم و بر من پوشاندی ولی شرم نكردم و نافرمانیها كردم و از حد گذراندم ...»[8]
ادب ششم: دعا با حالت خضوع و دل شکستگى
دعاکننده باید با نهایت خضوع، رقّت قلب و فروتنى به درگاه خدا روى آوَرَد[9]، دستانش را به نشانهی تسلیم و نیاز، به سوی آسمان بلند کند[10] و با چشمانی اشکبار و قلبى ترسان، حاجت خویش را طلب کند. باید سعی کند تا در حال وجدان جایگاه خود نسبت به خالقی که برای درخواست خواستهاش به درگاه وی آمده، قرار گیرد؛ همان حال که امام سجّاد علیه السلام به زیبایی آن را به وصف در آورده است:
«پروردگارا؛ تو را مى خوانم در حالى كه مسكین و زار و ترسنده و هراسان و نگران و فقیر و بیچاره آستان تو هستم ... اگر من را عذاب نمایى به این علت است که همانا من آن ظالم، افراطى، ضایع كننده، گناهكار، مقصر ... هستم و اگر مرا عفو نمایى به این دلیل است که تو مهربانترین مهربانانى.»[11]
رِقَّت قلب و شکستگی دل، آنچنانکه اشک آدمی جاری شود، نشانهای است از استجابت دعا. امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«هرگاه لرزه بر بدنت افتاد و اشكت جاری شد و قلبت خاشع گشت، پس آن لحظه را غنیمت شمار كه مقصود تو فراهم شده است.»[12]
و باز تاکید فرمودهاند:
«اگر از پیش آمدن اتفاقی ترسیدی یا حاجتی داشتی به نام خدا [دعا را] آغاز کن و او را به بزرگی یاد کن و ستایشش كن چنانچه شایستهی اوست و بر محمد و آل او درود بفرست و حاجتت را بخواه و گریه کن اگر چه به اندازهای ناچیز[13] به درستی که پدرم (امام باقر علیه السلام) همیشه میفرمود: نزدیکترین حالتِ بنده به پروردگار زمانی است که در حال سجده گریه میکند.»[14]
به عنوان نمونهای دیگر از ادب دعا، به فرازهایی از دعای کمیل - یادگار امیر مومنان - اشاره میکنیم:
«خداوندا؛ از تو درخواست مىكنم؛ درخواست بندهاى خاضع،خوار و خاشع كه با من مدارا نمایى و به من رحم كنى ...
ای آنکه زود راضی میشوی؛ بیامرز آن را كه جز دعا چیزى ندارد؛ همانا تو هرچه بخواهى انجام مىدهى.
اى آنکه نامش دوا و یادش شفا و طاعتش توانگرى است، رحم كن بر كسى كه سرمایهاش امید و ساز و برگش اشكِ ریزان است ...»[15]
ادب هفتم: خسته نشدن از دعا
فرض کنید دو نفر به شما مراجعه میکنند و از شما کمک میخواهند. نفر اول درخواستش را مطرح میکند و بیدرنگ دور میشود و حتی پشت سرش را نگاه نمیکند. اما نفر دوم حاجتش را میگوید و بعد با نگاهی پر از امید شما را نظاره میکند و منتظر عطای شما میماند. مرتب اقرار می کند به کمک شما نیاز دارد و مودبانه از شما یاری میجوید. شما به کدامیک از این دو نفر کمک میکنید؟
اگر بنده در درگاه مالک و صاحب اختیار خود دست نیاز بلند کند و از رحمت خدا ناامید نگردد؛ اگر مرتب فقر و نیاز خود را اظهار کند و خدا را به عنوان تنها فریادرس خود بخواند؛ اگر ادب بندگی و گدایی از خالق را رعایت کند و نگوید اگر قرار به اجابت باشد یک بار گفتن کفایت میکند، حاجتش به اجابت بسیار نزدیکتر از کسی خواهد بود که یک بار خواسته اش را گفته و رفته است. وگرنه گر گدا کاهل بُوَد، تقصیر صاحبخانه چیست؟ امام باقر علیه السلام میفرمایند:
«قسم به خدا هیچ بندهی مومنی در دعایش پا فشاری نمیکند مگر اینکه خدا آن را برایش مستجاب میکند.»[16]
و امام صادق علیه السلام نیز میفرمایند:
«دعاء قضاء استوار شـده و حتمی را بـر میگرداند. پس بسیار دعا كن که دعا كلید هر رحمتی و پیروزى در هر حاجتی است. بـه آنـچـه نـزد خـداى عـزّ و جـلّ است نتوان رسید جز به وسیلهی دعا. و هیچ درى بسیار كوبیده نشود جز این كه امید به باز شدن آن نزدیك شود.»[17]
البته توجه به این نکته ضروری است که این پافشاری در دعا نباید از حالت ادب خارج شود و به شیوهای طلبکارانه مطرح گردد. گاهی بنده فراموش میکند از روی فقر و نیاز به درگاه قادر بی نیاز به گدایی آمده و آنچه به او داده شود از فضل و کَرَمِ خالق است؛ نه به دلیل استحقاق بنده و بدهکاری به او!
ادب هشتم: ختم دعا با عبارت «مَاشاءَ الله لَا حَولَ وَ لَاقُوَّةَ اِلَّا بِالله»
با وجود درخواست و طلبی که ما از خالق و رازق خویش داشتهایم، نهایتا جز آنچه خداوند حکیم اراده کند، رُخ نمیدهد؛ و هر چه نیز پیش آید جز به دست خداوند و به قوّت او انجام نشده است. چنین معرفتی و اقرار به آن، از چنان جایگاهی برخوردار است که امام صادق علیه السلام میفرمایند:
« كسى نیست كه دعاى خود را با جملهی «مَاشاءَ الله لَا حَولَ وَ لَاقُوَّةَ اِلَّا بِالله» ختم كند، مگر آن كه دعایش مستجاب شود.»[18]
بدیهی است ذکر این عبارت، زمانی ارزشمند و اثرگذار خواهد بود که با توجه و ایمان به مفهوم آن، بر زبان جاری شود.
****
تا بدینجا با برخی شروط و آداب استجابت دعا آشنا شدیم. البته آداب دعا به همین چند موردی که اشاره گردید خلاصه نمیشود؛ بلکه هر عملی که توجه، خضوع و قُرب بنده را به مالک و خالقش بیشتر کند، در زمرهی ادب دعا قرار میگیرد. به عنوان نمونه وضو گرفتن و رو به قبله قرار داشتن[19] از جمله آدابی هستند که - چنانچه با توجه به مفاهیم وضو و استقبال قبله صورت گیرند - دعا را به اجابت نزدیکتر میکنند. دعا در حق دیگران[20] و همچنین دعا کردن به صورت دسته جمعی[21] نیز از جمله راهکارهای مهم برای مقبول واقع شدن خواستهی بنده و تسریع در استجابت دعا هستند.
یکی دیگر از عوامل موثر در بر آورده شدن حاجات، انتخاب زمان و مکان مناسب است. برخی زمانها و مکانها، شرافت ویژهای نزد خدای متعال دارند که باعث میشوند دعای بندگان در آنها به اجابت رسد. در جلسهی آینده به برخی از زمانها و مکانهایی که در استجابت دعا تأثیر مهمی دارند، اشاره میگردد.
نکات مهم این جلسه:
- دعای بندهای که در طلب حاجت خویش ادب بندگی به جای میآورد، نسبت به فردی که طلبکارانه و بیادبانه درخواست میکند، به اجابت نزدیکتر است.
- برخی از آداب دعا که رعایت آنها استجابت را نزدیکتر میگرداند، عبارتند از:
[1]- "اِحفَظ ادابَ الدُّعاءِ ... فَإنْ لَمْ تَاْتِ بِشَرائِطِ الدُّعاءِ فَلا تَنْتَظِرِ الاْجابَةُ": بحارالانوار، ج 90، ص 322.
[2]- "اِلهی كَیفَ اَدعوُك وَ قَد عَصَیتك": بحارالانوار، ج 91، ص 92.
[3]- "وَ كَیفَ لَا أَدْعُوكَ وَ قَدْ عَرَفْتُ حُبَّكَ فِی قَلْبِی": همان.
[4]- "إِنَّمـَا هـِی الْمـِدْحـَةُ ثـُمَّ الثَّنـَاءُ ثـُمَّ الْإِقْرَارُ بِالذَّنْبِ ثُمَّ الْمَسْأَلَةُ إِنَّهُ وَ اللَّهِ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا بِالْإِقْرَارِ": بحارالانوار، ج 90، ص 318.
[5]- "ثُمَّ تَعْتَرِفُ بِذُنُوبِکَ ذَنْبٍ ذَنْبٍ وَ تُقِرُّ بِهَا أَوْ بِمَا ذَکَرْتَ مِنْهَا وَ تُجْمِلُ مَا خَفِی عَلَیکَ مِنْهَا": بحارالانوار، ج 90، ص 320.
[6]- "فَتَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مِنْ جَمِیعِ مَعَاصِیکَ وَ أَنْتَ تَنْوِی أَلَّا تَعُودَ وَ تَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْهَا بِنَدَامَةٍ وَ صِدْقِ نِیةٍ وَ خَوْفٍ وَ رَجَاءٍ وَ یکُونُ مِنْ قَوْلِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعْتَذِرُ إِلَیکَ مِنْ ذُنُوبِی وَ أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیکَ": همان.
[7]- "فَأَعِنِّی عَلَى طَاعَتِکَ وَ وَفِّقْنِی لِمَا أَوْجَبْتَ عَلَیَّ مِنْ کُلِّ مَا یرْضِیکَ" یعنی: پس مرا در طاعت خود یاری ده و بر هر عمل كه موجب خشنودى توست و بر من واجب نمودهاى، توفیقم ده: همان.
[8] - بخشی از دعای ابوحمزه ثمالی: "أَنا یارَبِّ الَّذِی لَمْ أَسْتَحْیكَ فِی الخَلاءِ وَلَمْ اُراقِبْكَ فِی المَلاءِ، أَنا صاحِبُ الدَّواهِی العُظْمى، أَنا الَّذِی عَلى سَیدِهِ اجْترى، أَنا الَّذِی عَصَیتُ جَبَّارَ السَّماء ... أَنا الَّذِی حِینَ بُشِّرْتُ بِها خَرَجْتُ إِلَیها أَسْعى، أَنا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَما ارْعَوَیتُ، وَسَتَرْتَ عَلَی فَما اسْتَحْییتُ، وَعَمِلْتُ بِالمَعاصِی فَتَعَدَّیتُ": بحارالانوار، ج 95، ص 87. متن این دعا در مفاتیح موجود است.
[9] - امیر مومنان میفرمایند: "نِعمَ عَونُ الدُّعاءِ الخُشُوعُ" یعنی: خشوع چه یاور خوبی برای دعاست: غررالحکم، ص 193.
[10]- امام باقر علیه السلام میفرمایند: "مَا بَسَطَ عَبْدٌ یَدَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا اسْتَحْیَا اللَّهُ أَنْ یَرُدَّهَا صِفْراً حَتَّى یَجْعَلَ فِیهَا مِنْ فَضْلِهِ وَ رَحْمَتِهِ مَا یَشَاءُ" یعنی: هیچ انسانی دستانش را به سوی درگاه الهی بالا نمیبرد مگر اینکه خدا حیا میکند که دستانش را خالی برگرداند؛ [بالاخره] از فضل و رحمتش در دستهای او آنچه را که مصلحت باشد قرار میدهد: بحارالانوار، ج 90، ص 307.
[11]- "دَعَوْتُكَ یا رَبّ مِسْكِیناً، مُسْتَكِیناً، مُشْفِقاً، خَائِفاً، وَجِلًا، فَقِیراً، مُضْطَرّاً إِلَیكَ ... إِنْ تُعَذّبْ فَأَنَا الظّالِمُ الْمُفَرّطُ الْمُضَیعُ الْآثِمُ الْمُقَصّرُ ... وَ إِنْ تَغْفِرْ فَأَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ": فرازهایی از دعای پنجاه و یکم از صحیفه سجادیه.
[12]- "إِذَا اقْشَعَرَّ جِلْدُكَ وَ دَمَعَتْ عَینَاكَ وَ وَجِلَ قَلْبُكَ فَدُونَكَ دُونَكَ فَقَدْ قُصِدَ قَصْدُكَ": بحارالانوار، ج 90، ص 344.
[13]- تعبیری که امام صادق علیه السلام در اینجا برای آن مخاطب به کار بردهاند، «وَ لَوْ مِثْلَ رَأْسِ الذُّبَابِ» یعنی ولو به اندازهی سر مگس است.
[14]- "إِنْ خِفْتَ أَمْراً یكُونُ أَوْ حَاجَةً تُرِیدُهَا فَابْدَأْ بِاللَّهِ وَ مَجِّدْهُ وَ أَثْنِ عَلَیهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِی ص وَ سَلْ حَاجَتَكَ وَ تَبَاكَ وَ لَوْ مِثْلَ رَأْسِ الذُّبَابِ إِنَّ أَبِی ع كَانَ یقُولُ إِنَّ أَقْرَبَ مَا یكُونُ الْعَبْدُ مِنَ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ سَاجِدٌ بَاكٍ": وسائل الشیعه، ج 7، ص 74 و 75.
[15]- فرازی از دعای کمیل: " اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ سُؤالَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ اَنْ تُسامِحَنى وَ تَرْحَمَنى ... یا سَریعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا یمْلِكُ اِلا الدُّعاَّءَ فَاِنَّكَ فَعّالٌ لِما تَشاَّءُ یا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاَّءٌ وَ طاعَتُهُ غِنىً اِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مالِهِ الرَّجاَّءُ وَ سِلاحُهُ الْبُكاَّءُ": اقبال الاعمال، ص 707، 709 و 710. متن این دعا در کتاب مفاتیح الجنان موجود است.
[16]- "وَ اللَّهِ لَا یلِحُّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی حَاجَتِهِ إِلَّا قَضَاهَا لَهُ": وسائل الشیعه، ج 7، ص 58.
[17]- "الدُّعَاءُ یرُدُّ الْقَضَاءَ بَعْدَ مَا أُبْرِمَ إِبْرَاماً فَأَكْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ كُلِّ رَحْمَةٍ وَ نَجَاحُ كُلِّ حَاجَةٍ وَ لَا ینَالُ مَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا بِالدُّعَاءِ وَ إِنَّهُ لَیسَ بَابٌ یكْثَرُ قَرْعُهُ إِلَّا یوشِكُ أَنْ یفْتَحَ لِصَاحِبِهِ": وسائل الشیعه، ج 7، ص 26.
[18]- "مَا مِن رَجُلٍ دَعَا فَخَتَم دُعاءَهَ بِقَولِ مَاشاءَ الله (لَا حَولَ وَ) لَاقُوَّةَ اِلَّا بِالله اِلّا اُجیِبَ صَاحِبُهُ": وسائل الشیعه، ج 7، ص 91.
[19]- امام صادق علیه السلام میفرمایند: "إذا دَعَوتَ اللهَ فَمَجِّدهُ ... فَإذا أرَدتَ ذلِكَ فَتَطَهَّر وَاستَقبِلِ القِبلَة ...": المصباح الکفعمی، ص 766.
[20]- سریعترین دعا نسبت به اجابت، دعایی است که در حق خواهر و برادر دینیمان صورت گیرد. خداوند متعال نه تنها آن دعا را به سرعت مستجاب میکند، بلکه به دعاکننده هم دو برابر آنچه در حق دیگری دعا کرده بود، عطا میفرماید. امام باقر علیه السلام میفرمایند: "أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلْإِجَابَةِ دُعَاءُ الْأَخِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیبِ یَبدَأ بِالدُّعاءِ لِاَخِیهِ فَیَقولُ لَهُ مَلَکٌ مُوَكَّلٌ بِهِ آمِینَ وَ لَکَ مِثلَاهُ" یعنی: سریعترین دعایی كه موفق به اجابت میشود، دعای برادری برای برادرش (برادر دینیاَش) در غیاب او است. هنگامی که دعا برای برادرش را آغاز میکند، ملک موکل به آن دعا آمین میگوید و [به دعاکننده میگوید] برای تو دو برابرش هست: بحارالانوار، ج 90، ص 387.
[21]- امام صادق علیه السلام میفرمایند: "مَا مِنْ رَهْطٍ أَرْبـَعـِیـنَ رَجـُلًا اجـْتـَمـَعـُوا فـَدَعـَوُا اللَّهَ عـَزَّ وَ جَلَّ فِی أَمْرٍ إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُمْ" یعنی: هـیچ چهل نفری براى دعا نزد هم اجتماع نكنند و خداى عـزّ و جـلّ را در كـارى نـخـوانند جز اینكه خداوند دعاى آنها را مستجاب كند: بحارالانوار، ج 90، ص 316.
امروز: | 2924 | |
این هفته: | 13458 | |
در مجموع: | 7533155 |