نویسنده: زهرا دهقان نیری ( کارشناس ارشد فلسفه اخلاق ؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )
حمد و سپاس خداوندی را که بر بندگانش منت نهاد و پیامآور رحمتش - محمّد مصطفی - را به سوی ما فرو فرستاد[1] .
یا محمد! ای حمد شدهی الهی!
آنان که تو را شناختند و بودنت را اکسیری برای جهانیان یافتند، در آرزوی سعادت، به ریسمانِ هدایتت آویختند و پیام الهی تو را چون نوش دارو سرکشیدند.
تو خود اولین کسی بودی که به پیام هایت عمل میکردی:
ما را به خوش خلقی سفارش میفرمودی و خود، خوش اخلاق ترین بودی.
به عفو و گذشت تذکر میدادی و خود، با گذشت ترین بودی.
فروتنی و تواضع را ارزش میدانستی و خود، متواضع ترین بودی.
احکام سفر را بیان میکردی و خود، شایسته ترین همسفر بودی.
...
کینه، حسد، طمع، خشم، بد خُلقی ... قلبمان را سخت و زندگی را به کاممان تلخ کرده بود. به نزدت آمدیم و زبان به شِکوِه گشودیم و از خود به تو شکایتها نمودیم. با شهد شیرین کلامت کاممان را چون عسل ساختی، هنگامی که فرمودی:
«در ترازوی عملِ کسی در روز قیامت، چیزی بهتر از خوش خُلقی گذاشته نمی شود»[2]
و باز فرمودی:
«شما با ثروت خود نمی توانید همهی مردم را راضی کنید. پس با آنان با چهرهای گشاده و خوش خُلق روبرو شوید»[3]
و به دلدادگانت امید دادی که:
«نزدیکترین همنشین من در رستاخیز، خوش اخلاقترین شما و کسی است که برای خانوادهاش بهترین باشد.»[4]
ای پیامآور عفو و مهربانی!
در دنیایی که خشم و شراب و شمشیر حکمفرما بود، عفو و گذشتِ تو ما را به زانو درآورد. دل مان لرزید آن هنگام که دیدیم بر دستهی شمشیرت نوشته شده:
«با کسی که نسبت به تو بدی کرده، نیکی کن!»[5]
هم خود آراسته به عفو بودی و هم دیگران را به گذشت سفارش میکردی:
«گذشت کنید! همانا عفو، جز بر ارج بنده نمیافزاید؛ پس از یکدیگر بگذرید تا خداوند ارجمندتان کند.»[6]
دنیا در مقابل عظمت و عزتی که تنها تو و خاندانت سزاوار آنید سر تعظیم فرود میآوَرَد. خُلق و خویی که برازندهی تو وهدایتگران از نسل تواَند.
روزی را به یاد داریم که برای شستوشوی خود کنار آب رفتی. "حذیفه" پسر "یمان" لباست را نگاه داشت و تو را از چشم مردمان پوشاند تا شستوشویت به پایان رسید. سپس حذیفه مشغول شستوشو شد و تو ای اسوهی فروتنی! لباسش را نگاه داشتی و او را از چشم مردم پوشاندی. حذیفه شرمگین گفت: «پدر و مادرم به فدایت، ای فرستادهی خدا! این کار را نکن!» ولی تو از پس دادن لباس سرباز زدی و فرمودی:
«هیچ گاه دو نفر با هم همنشین نشوند، جز آنکه کسی که با دوستش مهربانتر است، نزد پروردگار محبوبتر است.»[7]
و به یاد داریم هنگامی که قصد سفر داشتیم، به نزدت آمدیم و از تو خواستیم دعای مان کنی. تو با ظرافت و درایت، آداب سفر و عمر کوتاه آن را برای مان شرح دادی، دعای مان کردی و فرمودی:
«حق بندهی تسلیم شده در راه خدا (بر بندگان دیگر) آن است که هرگاه آهنگ سفر دارد، دوستانش را از مسافرتش آگاه کند، و حق او بر دوستانش آن است که وقتی از سفر بازگشت به دیدنش بیایند.»[8]
با آمدنت زندگی جلوهای تازه به خود گرفت. دستان مان را در دستان پر مهرت گرفتی؛ قدم های مان را در جادهی هدایت ثابت کردی و راه و روش چگونه زیستن را آموختی.
تا دنیا پابرجاست تعالیم حیات بخش تو همهی انسانهای مشتاق را حیات طیّبه خواهد بخشید. و چرا چنین نباشد وقتی که فلسفهی بعثتت اتمام مکارم اخلاق بیان شده؟ مگر تو خود نفرمودی:
«این است و جز این نیست که من برانگیخته شده ام تا مکارم اخلاق را تمام کنم و به آخر برسانم[9] . بر شما لازم است که مکارم اخلاق را تحصیل کنید. به درستی که خداوند مرا مبعوث کرده تا به آنها دعوت کنم و به درستی که چند خصلت از مکارم اخلاق است:
عفو از کسی که به تو ظلم کرده،
و عطا نمودن به کسی که تو را محروم ساخته
و ارتباط با خویشاوندی که [رابطه اش را] از تو قطع کرده
و عیادت از کسی که تو را عیادت نمی کند. [10] »
خداوندا! پس رحمت و درود فرست بر محمّد که امین وحیِ تو و برگزیدهی آفریدگانِ تو و بندهی پسندیدهات در میانِ بندگان است؛ آن مقتدای رحمت و پیشوایِ خیر و کلید برکت [11]
[1 ] - الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مَنَّ عَلیْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: فرازی از دعای دوم صحیفه سجادیه
[2] - مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ امْرِئٍ- یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ: کافی، ج2، ص 99.
[3] - یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْرِ: بحار الانوار، ج 71، ص 169.
[4] - أَقْرَبُكُمْ مِنِّی مَجْلِساً یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً وَ خَیْرُكُمْ لِأَهْلِه: عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 38.
[5] - أحْسِنْ اِلی مَنْ أسَاءَ إلیْکَ: بحارالانوار، ج 16، ص 99.
[6] - عَلَیْكُمْ بِالْعَفْوِ فَإِنَّ الْعَفْوَ لَا یَزِیدُ الْعَبْدَ إِلَّا عِزّاً فَتَعَافَوْا یُعِزَّكُمُ اللَّه: بحارالانوار، ج 68، ص 401.
[7] - مَا اصْطَحَبَ اثْنَانِ إِلَّا كَانَ أَعْظَمُهُمَا أَجْراً وَ أَحَبُّهُمَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْفَقَهُمَا بِصَاحِبِهِ: کافی، ج 2، ص 121.
[8] - حَقٌّ عَلَى الْمُسْلِمِ إِذَا أَرَادَ سَفَراً أَنْ یُعْلِمَ إِخْوَانَهُ وَ حَقٌّ عَلَى إِخْوَانِهِ إِذَا قَدِمَ أَنْ یَأْتُوهُ.: کافی، ج 2، ص 174.
[9] - انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق: بحارالانوار، ج 71، ص 382.
[10] - عَلَیْكُمْ بِمَكارِمِ الاْخْلاقِ، فَإنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ بَعَثَنی بِها، وَ إنَّ مِنْ مَكارِمِ الاْخْلاقِ: أنْ یَعْفُوَالرَّجُلُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ، وَ یُعْطِیَ مَنْ حَرَمَهُ، وَ یَصِلَ مَنْ قَطَعَهُ، وَ أنْ یَعُودَ مَنْ لایَعُودُهُ: بحارالانوار، ج 71، ص 420.
[11] - اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ أَمِینِكَ عَلَى وَحْیِكَ، وَ نَجِیبِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ صَفِیِّكَ مِنْ عِبَادِكَ، إِمَامِ الرَّحْمَةِ، وَ قَائِدِ الْخَیْرِ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَةِ: فرازی از دعای دوم صحیفه سجادیه
امروز: | 3687 | |
این هفته: | 14221 | |
در مجموع: | 7533918 |