نویسنده: زهرا مرادی
عنوان میز (غرفه) اول: تحقق رسالت 124000 پیامبر در غدیر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین و الائمة الطاهرین
سلام؛ خیلی خوش آمدید به جشن ما؛ عیدتان مبارک باشد؛ ان شاءالله که در این عیدالله الاکبر، بهترین عیدیها را از دست رسول رحمت و امیر مومنان بگیرید.
من و دوستانم تلاش کردهایم لحظات خوب و پرباری را در جشن غدیر برایتان ایجاد کنیم. صحبتهای ما در سه بخش و در قالب جشن میزها خدمتتان ارائه میشود. امیدوارم همگی دست پر از این مجلس که مزیّن به نام امیر مومنان هست، بیرون بروید.
روز غدیر، قبل از سال دهم هجری هم، روز بسیار خاص و عزیزی بوده و هیچ پیامبری نبوده که این روز فرخنده را عید نگرفته باشد.[1]
در چنین روزی، خداوند توبهی حضرت آدم را پذیرفت.[2]
در چنین روزی، کشتی نوح، بعد از چندین روز طوفان هولناک، روی خشکی آرام گرفت.[3]
در این روز، خداوند، حضرت ابراهیم را از آتش نمرود نجات داد و آتش بر ایشان سرد شد.[4]
مثل چنین روزی بود که حضرت موسی بر گروه جادوگرانی که فرعون استخدام کرده بود، غلبه کرد و همهی جادوگران با دیدن معجزهی ایشان، به خدای موسی ایمان آوردند.[5]
در چنین روزی بود که رود نیل شکافته شد و بنی اسراییل از دست فرعون نجات پیدا کردند و فرعون و فرعونیان در نیل غرق شدند.[6]
در چنین روزی بسیاری از پیامبران، مانند حضرت سلیمان و حضرت عیسی جانشینِ پس از خود را به مردم معرفی کردند.[7]
و در نهایت خداوند بزرگ اراده فرمود در چنین روزی، رسالت 124000 پیامبری که از بدو خلقت حضرت آدم برای هدایت مردم فرستاده بود، کامل شود. همهی پیامبران، از حضرت آدم علیه السلام تااا حضرت عیسی علیه السلام، مژدهی آمدن پیامبری را داده بودند که گل سرسبد خلقت بود و ختم کنندهی رسالت. قرنها از خلقت حضرت آدم گذشت تا بالاخره آن موعود عزیز به دنیا آمد و به رسالت مبعوث شد. 23 سال شب و روز برای هدایت و خوشبختی مردم دوید. ناسزا شنید، کتک خورد، مورد تهمت قرار گرفت، گرسنگی کشید، بارها مجروح شد، عزیزانش را از دست داد و آنقدر برای خوشبختی مردم از همه چیزش مایه گذاشت که صدای خدا در آمد و فرمود چقدر حرص اینها را می خوری؟ داری خودت را هلاک میکنی.[8] هر کاری هم بکنی، بعضیها هدایت و خوشبختی را انتخاب نمیکنند.[9] قرار نیست اینطوری خودت را به آب و آتش بزنی و اذیت کنی.[10]
حالا به چنین پیامبری، با چنان عقبهای که گفتم همهی انبیاء و اولیاء مشتاقانه ظهورش را وعده داده بودند، بعد از 23 سال تلاش شبانه روزی، خداوند میفرماید: یا محمد؛ بلّغ. آن موضوع مهمی را که به تو نازل کردیم، به مردم ابلاغ کن؛ که اگر آن را نگویی، انگار که اصلا رسالتت را انجام ندادهای![11]
23 سال دویده، کتک خورده، زخم خورده، یک جماعت بت پرست وحشی جاهل را رسانده به جایی که طرف، خانهاش را از وسط پرده میزند، به برادر دینیاش میگوید نصف مالم و نصف خانهام از آنِ تو؛ از پرستش بت رسانده به عبادت خدای یکتا، از فرزندکُشی رسانده به یتیم نوازی، ... آن وقت خداوند میفرماید اگر این یک حرف را نزنی، انگار که هیچ کاری نکردهای.
و آن حرف مهم، چه بود که اگر ابلاغ نمی شد، رسالت پیامبر خاتم و به تَبَعِ آن رسالت هر 124000 پیامبر به سرانجام نمیرسید؟
پیام این بود: خداوند مهربان، بعد از رسول رحمت هم مردم را بدون هدایتگرِ تضمین شده و تایید شده رها نمیکند و برای مردم هر دورهای یک نفر مثل پیامبر، با همان عقل و علم و مهربانی و دلسوزی، برای هدایت و خوشبختی مردم قرار داده. حتی برای مردم آخرالزمان.
پیامبر دست امیر مومنان را بلند کرد و جوری که همه ببینند و بشنوند، فرمود پس از من هدایتگر شما، آقا و سرور شما، کسی که میتواند جواب سوالهایتان را بدهد، کسی که مثل خودم، برایتان پدر است، علی بن ابیطالب است و پس از او فرزندش حسن و بعد از او حسین و سپس نُه فرزند از نسل حسین تا آخرینشان مهدی. اگر هدایت میخواهید، اگر خوشبختی میخواهید، اگر دنیا و عقبی میخواهید، به این دوازده نفر متمسک باشید.
و اینگونه بود که رسالت 124000 به سرانجام رسید و دین خدا کامل شد!
دوستانم در غرفهی دوم، با ادامهی برنامهها در خدمتتان هستند.
میز (غرفه) دوم: سنگ تمام خدا در غدیر
سلام. من هم به نوبهی خودم این روز مهم و در واقع بزرگترین عید الهی را خدمتتان تبریک میگویم. در این غرفه میخواهیم دربارهی یک مسئلهی خیلی مهم که زندگی همهی ما را تحت الشعاع قرار داده، صحبت کنیم.
همهی ما در طول شبانه روز از نعمتهای ریز و درشت و مهمی که خدای مهربان ارزانیمان فرموده، استفاده میکنیم. از نعمت آب و غذا و امنیت و رفاه و سلامتی گرفته، تااااا نعمت خانواده، دوست داشته شدن، عقل، فهم و خیلی نعمتهای دیگر که حتی شمارش آنها از توان و حوصلهمان خارج است. بسیاری از این نعمتها را که در حال استفادهشان هستیم، حتی از وجودشان بی خبریم.
مثلا از وقتی که وارد جشن ما شدهاید، چند بار پلک زدهاید؟ میدانستید یکی از نعمتهای مهمی که خدای مهربان به ما ارزانی داشته، همین توانایی پلک زدن است؟ میدانستید اگر قادر به انجام همین کارِ به ظاهر سادهی غیر ارادی نبودیم، بیناییمان را از دست میدادیم؟! چون پلک زدن، باعث مرطوب شدن چشم میشود و از آنجایی که قرنیه، رگ خونی ندارد، اکسیژن مورد نیازش را از طریق همین رطوبت تأمین میکند. اگر پلک نزنیم، چشم خشک میشود و قرنیه هم نمیتواند اکسیژن بگیرد. کم کم دید فرد تار میشود، درد و عفونتهای چشمی سراغش میآید و نهایتا هم کور میشود. اما به لطف خدا، بی آنکه بدانیم و حواسمان باشد، در هر دقیقه تقریبا 17 بار پلک میزنیم و از خطر کوری در امان میمانیم. کدامیک از ما، امروز که هیچ، در کل عمرمان بابت توانایی پلک زدن، خدای بزرگ را شکر کردهایم؟ خیلی هنر به خرج داده باشیم، گفتهایم خدایا شکرت بابت سلامتیام. ولی در همین «سلامتی» میلیونها میلیون نعمت نهفته است که هر کدام شکری ویژه میطلبد.
یا مثال دیگری بزنم. همهی شما مهمانان امیرالمومنین بدو ورود پذیرایی شدید. کدامیک از شما در خوردن و نوشیدن شربت و شیرینی مشکل داشتید؟ کدامیک توانایی بلع و قورت دادن نداشتید؟ بلع؟ بلع هم شد نعمت؟ بله؛ قدر این نعمت را کسی میداند که در اثر یک بیماری، قدرت بلع خود را از دست داده باشد. حتی نمی تواند آب دهانش را قورت بدهد. مدام باید یک نفر با دستمال کاغذی، آب دور دهانش را پاک کند و مراقب باشد یک وقت آب دهان او به گلویش نپرد و خفه نشود. از صبح تا به حال، چند بار آب دهانتان را قورت دادهاید؟ چند بار تا به حال بابت این نعمت، خدا را شکر کردهاید؟ ...
آیا میدانید سنت خدا این است که اگر شکر نعمتهایش را به جا بیاوریم، نعمتش را بیشتر میکند و اگر شکر نکنیم، کفران نعمت کنیم، آن نعمت را از ما میگیرد؟ خداوند میفرماید: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ، وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيد»[12] معنی خودمانیاش میشود همان شعر معروف: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر، نعمت از کفت بیرون کند»
چقدر از گرفتاریها و مشکلاتمان ناشی از همین شکرگزار نبودنهاست؟ خدا که شوخی ندارد. به صراحت فرموده اگر شکرگزار نباشید و کفران نعمت کنید، «اِنَّ عَذابِي لَشَدِيد»! به شما قول میدهم اگر سبک زندگیمان را، رفتار روزمرهمان را به سمت شکرگزاری ببریم، زندگیمان از این رو به آن رو میشود. حالمان خوب میشود، حال فرزندانمان، حال جامعهمان خوب میشود.
از بحث اصلی دور نشویم.
عزیزان من، خدای مهربان، بی آنکه ما کار خاصی انجام داده باشیم تا لایق این همه نعمت باشیم، سرتاپایمان را غرق نعمتهای رنگ به رنگ کرده. اما میدانید تهِ نعمتهای خدا چیست؟ میدانید کدام نعمت را که خدا به ما داد، فرمود دیگر نعمتهایم را بر شما تمام کردم، برایتان سنگ تمام گذاشتم، تهِ نعمتهایم را، کامل کنندهی نعماتم را هم به شما دادم؟ میفرماید: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي»[13]
امروز، کدام روز؟ روز غدیر؛ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي. نعمتم را بر شما تمام کردم.
از کدام نعمت صحبت میکند؟ روز غدیر چه نعمتی به ما داده شد که انقدر بزرگ است که خداوند میفرماید حالا دیگر نعمتهایم را بر شما تمام کردم؟
آن نعمتی که سنگ تمام خدا برای بندههایش محسوب میشود و تمام کنندهی نعمتهایش است، وجود هدایتگری تضمین شده، عاقل، عالم، دلسوز، مهربان برای همهی مردم در هر عصری است.
ما که در شکرگزاریِ نعمت پلک زدن و بلعیدن عاجزیم، در مقابل چنین نعمتی، چگونهایم؟ آیا اساسا تلاشی برای قدردانی بابتش انجام دادهایم؟
همکارم با ادامهی بحث، در غرفهی سوم، منتظر حضور گرم و پربرکت تان است.
میز (غرفه) سوم: شکر نعمتی که در غدیر، هدیه شد
سلام. امیدوارم تا اینجا از برنامههای جشن استفاده کرده باشید. در غرفهی قبل، دربارهی بزرگترین نعمت الهی که در روز غدیر به ما عطا شد، صحبت کردیم. آن نعمت چه بود؟ ...
حالا میخواهیم ببینیم چگونه باید شکر این نعمت را به جا بیاوریم. اما پیش از آن، یک نکتهی مهم را خدمتتان عرض کنم:
شأن خدای بزرگ، بسیار بالاتر از این است که در روز قیامت ما را دربارهی نعمت آب و غذا و این چیزها مؤاخذه کند[14] و مثلا بگوید من به تو فلان نعمت و فلان نعمت را داده بودم، با آنها چه کردی؟ ممکن است مثلا دست من، گوش من، چشم من، روز قیامت از من شکایت کند که از آنها به درستی و در راه درست استفاده نکردهام، یا حتی مثلا گوسفندی شکایت کند که خدایا؛ قرار بود من خوراک بندگانت شوم که توانایی عبادت تو را پیدا کنند، نه اینکه با خوردن من، نیرو بگیرند و در راه عصیان تو کاری انجام دهند، ... ولی خود خدا شخصا بابت نعمت آب و غذا و ... از ما بازخواست نمیکند؛ به جز یک نعمت. و آن، همان اهل بیت علیهم السلام هستند که خدای مهربان آنها را برای خوشبختی و هدایت ما فرستاده است.[15]
با این نعمت چگونه رفتار کردهایم؟ آیا شکرش را به جا آوردهایم؟ به نظر شما چگونه میتوان شکر نعمت اهل بیت را و خصوصا وجود نازنین امام زندهی زمان حضرت مهدی علیه السلام که آخرین وارث غدیر و دوازدهمین هدایتگر هستند، به جای آورد؟ ...
پاسخ: قبل از هر چیز به اینکه وجود ایشان نعمت، بلکه بزرگترین نعمت است، توجه کنیم و به این حقیقت که ایشان «نعمت عظیم خدا» هستند، اقرار کنیم. در مرحلهی بعد، از این موهبت و نعمت بزرگ الهی به درستی بهره ببریم؛ نه اینکه بی استفاده رهایش کنیم و به فراموشیاش بسپریم. یعنی چه کار کنیم؟
اول از همه یادش را زنده کنیم. همین که در چنین روز مهم و فرخندهای اینجا جمع شدهایم و از امام زمان به عنوان وارث غدیر یاد میکنیم، خودش یک نوع شکرگزاری است؛ ولی کافی نیست.
بیایید در روز عید غدیر به خودمان و پیامبر رحمت قول بدهیم برای شناخت این پدر مهربان، بیشتر تلاش کنیم و دیگران را هم با این نعمت بزرگ آشنا کنیم. اگر مردم امام زمانشان را بشناسند، اگر بدانند وجود نازنین ایشان، رحمتٌ للعالمین هستند، از هر پدری دلسوزتر و از هر مادری مهربان تر هستند، اگر به ایشان یادآوری کنیم همهی گرفتاریها، همهی بیماریهای لاعلاج، همهی گرههای کور زندگی، همهی غصهها، ... با ظهور ایشان تمام میشود، آیا نسبت به بود و نبود امام زمان بی تفاوت میمانند؟ آیا این نعمت بزرگ را بی استفاده رها میکنند؟ آیا برای ظهور ایشان دعا نمیکنند؟
پس این فرصت را مغتنم بشمریم و در سالروز بیعت با وارث غدیر، ضمن بیعت دوباره با امام زمانمان، قول بدهیم از امروز بیشتر از قبل شکرگزار وجود پربرکتشان باشیم. چگونه؟
یادش را زنده کنیم؛
او را بهتر بشناسیم؛
و به دیگران بیشتر بشناسانیم.
عید همگی هزاران هزار بار مبارک.
[1] امام صادق علیه السلام میفرمایند: "وَ هُوَ عِيدُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا وَ تَعَيَّدَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ عَرَفَ حُرْمَتَه" یعنی: غدیر، عید بزرگ خداست و خدا پیامبری مبعوث نکرد، مگر اینکه این روز را عید گرفت و عظمت آن را شناخت: وسائل الشیعه، ج 8، ص 89.
[2] امام باقر علیه السلام: وسائل الشیعه، ج 10، ص 458. و امام صادق علیه السلام: وسائل الشیعه، ج 10، ص 445 و 446.
[3] همان.
[4] همان.
[5] همان.
[6] همان.
[7] همان.
[8] "لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ" یعنی: گویی میخواهی بجان خود را از شدت اندوه از دست دهی به این دلیل که آنها ایمان نمیآورند: قرآن کریم، سوره شعراء، آیه 3.
[9] "وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِين" یعنی: و بیشتر مردم هرقدر هم که تو حرصشان را بزنی، ایمان نمیآورند: قرآن کریم، سوره یوسف، آیه 103.
[10] "ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى" یعنی: ما قرآن را نازل نکردیم که تو [اینگونه] به مشقّت بیفتی: قرآن کریم، سوره طه، آیه 2.
[11] "يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه": قرآن کریم، سوره مائده، آیه 67.
[12] سوره ابراهیم، آیه 7.
[13] سوره مائده، آیه 3.
[14] امام رضا علیه السلام میفرمایند: "إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَسْأَلُ عِبَادَهُ عَمَّا تَفَضَّلَ عَلَيْهِمْ بِهِ وَ لَا يَمُنُّ بِذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَ الِامْتِنَانُ بِالْإِنْعَامِ مُسْتَقْبَحٌ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ فَكَيْفَ يُضَافُ إِلَى الْخَالِقِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا لَا يَرْضَى الْمَخْلُوقُ بِهِ وَ لَكِنَّ النَّعِيمَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ مُوَالاتُنَا يَسْأَلُ اللَّهُ عِبَادَهُ عَنْهُ بَعْدَ التَّوْحِيدِ وَ النُّبُوَّة" یعنی: هرگز خداوند بندگانش را دربارهی آنچه به ایشان تفضل کرده، بازخواست نمی کند و به خاطر آنها منت نمی گذارد. منت گذاشتن به خاطر آنچه ارزانی شده، از جانب مخلوقین هم قبیح است؛ چگونه میتوان چیزی را که برای مردم شایسته نیست، به خدا نسبت داد؟ بلکه «نعیم» دوستی و ولایتِ ما اهل بیت است که خداوند بعد از توحید و تبوت درباره اش بازخواست میکند: عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 129.
[15] همان.
امروز: | 3343 | |
این هفته: | 13877 | |
در مجموع: | 7533574 |