نویسنده: هادی عسگری (کارشناس ارشد مهندسی مواد؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )
استاد راهنما: مسعود بسیطی (کارشناس علوم تربیتی و ادیان و فرق؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )
صورت مسئله: آیا با استناد به این آیه از قرآن که میفرماید: « وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدَى»[1] به این نتیجه میرسیم که: حضرت محمد صلی الله علیه و آله ابتدا گمراه بوده و سپس هدایت شدهاند؟! |
پاسخ اجمالی:
با مراجعه به مفسّران و تبیین کنندگان حقیقیِ قرآن - رسول خدا و دوازده هدایتگر پس از ایشان - در مییابیم موضوع مطرح شده در آیهی مورد بحث، اشتباه برداشت شده است. بنا بر سخن مبیِّن حقیقی قرآن، مقصود خداوند از آیهی مذکور این بوده که: «امت تو [ای پیامبر] نسبت به [شأن و مقام و جایگاه] تو گمراه بودند [و فضایل تو را نمیشناختند]، پس آنان را در جهت شناخت تو هدایت کردیم». در این آیه، مراد از گمراه، پیامبر خدا نیست، بلکه مردمانی هستند که به فضیلت نبوت حضرت محمد، شناخت نداشته و نسبت به آن گمراه بودند. لذا، خداوند آنان را هدایت فرمود تا پیامبر رحمت و مهربانی را بشناسند.
شرح مساله:
برخی معتقدند که پیامبر خدا، ابتدا گمراه بوده و سپس خداوند او را هدایت کرده است. این عده در اثبات ادعای خود به این آیه از قرآن کریم استناد میکنند که میفرماید:
" وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدَى"[2]
و خداوند تو را گمراه یافت، پس تو را هدایت کرد.
پاسخ تفصیلی:
بهترین راه برای درک هر پیام، مراجعه به گویندهی پیام و یا افرادی است که مورد تایید وی هستند. قرآن هم از این امر مستثنی نیست. خصوصا اینکه کلام خدا به صورت ایجاز و به اختصار بیان شده و معنای ظاهری آیات، لزوما نشان دهندهی مقصود حقیقی خدا نیست.[3] از این رو خداوند متعال علم قرآن و تفسیر و تبیین آن را به رسول خاتم و دوازده جانشین پس از او عطا فرموده و مردمان را برای فهم کلامش به این تبیین کنندگان ضمانت شده ارجاع داده است.[4] اگر بدون مراجعه به تبیین کنندگان و مفسران حقیقی قرآن سراغ این کتاب برویم، نه تنها متوجه مقصود اصلی خدا نخواهیم شد؛ بلکه چنان که خدا در قرآن فرموده ممکن است به جای هدایت، دچار گمراهی شویم.[5]
در آیهی مذکور نیز اگر به جای مراجعه به مبیِّن قرآن، بر مبنای درک و سلیقهی شخصی خود، کلام خدا را تفسیر و تأویل نماییم، کاری غیر عاقلانه و غیر علمی انجام دادهایم؛ و نتیجه این میشود که گمان میکنیم رسول برگزیدهی خدا –محمد مصطفی صلی الله علیه و آله – گمراه بوده و سپس خداوند ایشان را هدایت کرده است.
همین شُبهه را مأمون عباسی از علی بن موسی الرضا – هشتمین مبیِّن و جانشین پس از رسول خاتم – میپرسد. مأمون که به شأن و جایگاه امام رضا واقف است و میداند علم قرآن در سینهی حجت خداست خطاب به امام رضا میگوید: «ای فرزند رسول خدا؛ مگر نه اینکه میگویید پیامبران معصوم هستند؟» امام پاسخ میگویند: «بلی»[6] آنگاه مأمون آیاتی از قرآن را که ظاهرا بیان کنندهی عدم عصمت پیامبران است قرائت کرده و امام رضا علیه السلام دربارهی تک تک آیات مقصود حقیقی کلام خدا را بیان کرده و شبههی عدم عصمت هر پیامبر یک به یک برطرف میشود.[7] تا اینکه آیاتی درباره پیامبر خدا، حضرت محمد صلی الله علیه و آله مطرح میشود. امام رضا علیه السلام هم به عنوان مفسّر و مبیّن حقیقی قرآن توضیح می دهند که خداوند به حضرت محمد صلی الله علیه و آله چنین فرمود:
"وَ وَجَدَكَ ضَالًّا یعنی عند قومك فَهَدى إلى معرفتک"[8]
"و تو را یافتم [در حالی که] قومت نسبت به تو گمراه بودند، پس آنان را در جهت شناخت تو هدایت کردم."
این نقل به طور مشابهی از زراره به نقل از امام باقر علیه السلام و همچنین از ابن عباس در تفاسیر مختلف آمده است.[9]
مشاهده میشود که با مراجعه به مبیِّن قرآن، استنباط ظاهری از کلام خدا کاملا تغییر میکند. در این آیه مراد از گمراه، پیامبر خدا نیست، بلکه مردمانی که او و فضیلت نبوتش را نمیشناختند، گمراه خطاب شدهاند. خداوند نیز آنان را به شناخت و معرفت پیامبر و حبیب خویش هدایت کرده است.
نتیجهگیری :
در صورت عدم مراجعه به مفسّران و تبیین کنندگان حقیقی قرآن – پیامبر خدا و دوازده هدایتگر پس از ایشان – احتمال خطا و اشتباه در معنی و مفهوم آیات قرآن بسیار زیاد است. در مورد شبههی مورد بحث نیز مشاهده شد که با مراجعه به کلام مبیِّن قرآن، حضرت محمد صلی الله علیه و آله گمراه نبوده است؛ بلکه آیه در مورد قومی است که نسبت به شأن پیامبر گمراه بودند. آنگاه خداوند هدایتشان کرد و با نبوت حضرت محمد صلی الله علیه و آله، آنان را نسبت به شناخت پیامبرش هدایت فرمود. بنابراین، این آیه نه تنها به عصمت و ایمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله خدشه ای وارد نمیکند؛ بلکه نشانگر جایگاه والای ایشان نزد خداوند متعال است.
کتابشناسی:
قرآن کریم .
ابن بابویه، محمدبن علی، عیون اخبار الرضا، ج 1. تهران: نشر جهان، 1378 ق.
بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیرالقرآن، ج 5. تهران: انتشارات بنیاد بعثت، 1416 ق.
حر عاملى، محمد. وسایل الشیعه، ج 27. قم: مؤسسة آل البیت، 1409 ق.
شریف لاهیجی، محمدبن علی، تفسیر شریف لاهیجی، ج 4. تهران: نشر راد، 1373 ش.
طبرسی، فضلبن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10. تهران: انتشارات ناصرخسرو، چاپ سوم، 1372 ش.
فرات کوفی، ابوالقاسم فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ج 2. تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، 1410 ق.
فیض کاشانی، ملا محسن، الصافی، ج 5. تهران: انتشارات صدر، چاپ دوم، 1415 ق.
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج 1. قم: دار الکتاب، چاپ چهارم، 1367 ش.
كلینى، محمد. الكافی، ج 1. تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1365 ش.
[1] - قرآن کریم، سورهی ضحی، آیهی 7.
[2] - همان.
[3] - خداوند میفرماید این قرآن دارای آیات محکم و متشابه است که فقط خدا و راسخون علم تاویل آن را میدانند (هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیكَ الْكِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ: سوره آل عمران، آیه 5). ؛ بسیاری از آیات قرآن نیز به صورت مجمل بیان شده تا مردم برای فهم آن به مبیِّن قرآن مراجعه کنند. به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمودهاند: "دستور اقامه نماز بر پیامبر (ص) نازل شد؛ ولى خداوند این مطلب را که سه یا چهار ركعت بخوانند (كیفیت اقامه آن) بیان نکرد، تا اینكه پیامبر خود این فرمان را براى مردم تشریح كرد": اصول کافی، ج 1، ص 286 و 287.
[4] - علاقمندان به موضوع مبیِّن حقیقی قرآن میتوانند به درسنامه «تبیین قرآن» در بخش درسنامههای سایت محمد (ص) و همچنین «راه بهره مندی از هدایت قرآن» در بخش آثار و مقالات مراجعه نمایند.
[5] - "یُضِلُّ بِهِ كَثِیراً وَیهْدِی بِهِ كَثِیراً" یعنی: (خداوند) بسیاری را با آن (قرآن) گمراه و بسیاری را هدایت میکند: قرآن کریم، سوره بقره، آیه 26. ؛ مبیِّن قرآن - امام صادق علیه السلام - در توضیح این آیه فرموده آنانی که گمراه میشوند کسانی هستند که قرآن و تأویل آن را از مبیِّن قرآن نگرفتهاند؛ از این رو معنای حقیقی کلام خدا را متوجه نشدند و خود و دیگران را به گمراهی کشیدند: وسائل الشیعه، ج 27، ح 33593، ص 201.
[6] - "... فَقَالَ لَهُ الْمأمون یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ لَیسَ مِنْ قَوْلِكَ أَنَّ الْأَنْبِیاءَ مَعْصُومُونَ قَالَ بَلَى ..."، عیون اخبار الرضا، ج 1، باب 15، ح 1، ص 195.
[7] - عیون اخبار الرضا، ج 1، باب 15، ح 1، ص 195 الی 200.
[8] - عیون اخبار الرضا، ج 1، باب 15، ح 1، ص 199؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 685، ح 11711.
[9] - "... عن ابن عباس رضی الله عنه وَ وَجَدَكَ ضَالًّا عن النبوة فَهَدى إلى النبوه"، تفسیر قمی، ج 1، ص 569، ح 730؛ تفسیر الصافی، ج 5، ص 341؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 684، ح 11709.
"... عن زرارة عن أحدهما ع فی قول الله: ... وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى أی هدى إلیك قوما لا یعرفونك حتى عرفوک"، تفسیر فرات کوفی، ج 2، ص 427؛ تفسیر الصافی، ج 5، ص 341؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 684، ح 11710. ؛ از امام رضا علیه السلام: " وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى اى ضالا فى قوم لا یعرفون فضلك فهداهم الیك یعنى دریافت تو را گم شده در میان گروهى كه نمىشناختند فضل تو را پس راه نمود آن گروه را بسوى تو تا بمعرفت تو و حال تو فیروزى یافتند."، تفسیر شریف لاهیجی، ج 4، ص 811.
امروز: | 3126 | |
این هفته: | 13660 | |
در مجموع: | 7533357 |