پنج شنبه, 01 آذر 1403   19. جمادی الاول 1446
 
instagram twtr fbk telegram Aparat

آیا اهل تسنّن به ظهور «مهدی» معتقد نیستند و اعتقاد به «مهدویت» تنها مختصّ شیعیان است؟

 

نویسندگان:  بهزاد ابراهیمی (دکترای الکترونیک ؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید  ) و نرگس نصیری قیداری (کارشناس ارشد مهندسی کامپیوتر ؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )

استاد راهنما: مسعود بسیطی (کارشناس علوم تربیتی و ادیان و فرق ؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )

 

 

پاسخ اجمالی

روایات متعددی در منابع اهل تسنّن درباره‌ی «مهدی» و وقایع ظهور او وجود دارد. از بررسی این روایات و همچنین نظرات بزرگان و علمای اهل تسنّن درباره‌ی «مهدویت» به این نتیجه می‌رسیم که: اعتقاد به «مهدی» یک عقیده‌ی اصلی و مسلّم در میان اهل تسنّن است. سنّیان همانند شیعیان به ظهور مردی از خاندان پیامبر در آخرالزمان ایمان دارند، او را با نام «مهدی» می‌شناسند و منکران وی را کافر می‌دانند.

 

شرح مسئله

برخی ادعا کرده‌اند اعتقاد به «مهدی» تنها از اعتقادات شیعیان است و اهل تسنّن به آمدن عدل‌گستر آخرالزمان با نام «مهدی» معتقد نیستند.[1]

 

پاسخ تفصیلی:

روایات متعددی در منابع مهم اهل تسنّن درباره‌ی «مهدی» و وقایع ظهور او وجود دارد که نشان دهنده‌ی جایگاه ویژه‌ی «مهدویت» در میان اهل تسنّن است. از این گذشته، بزرگان و علمای اهل تسنن بر انکارکنندگان «مهدی» ردّیه‌هایی نوشته‌اند که باز هم نشان از اعتقاد بالای اهل تسنن به «مهدویت» دارد. مراکز دینی – تبلیغی آنان نیز بر لزوم و وجوب اعتقاد به «مهدویت» تاکید ویژه‌ای می‌کنند. به عنوان نمونه به موارد زیر اشاره می‌گردد:[2]

 

  1. 1. احادیث «مهدی» در منابع اهل تسنّن

-          «مهدی» از ما اهل بیت است.[3]  

-          «مهدی» از فرزندان فاطمه است.[4]

-          «مهدی» از فرزندان علی است.[5]

-          «مهدی» از فرزندان حسین است.[6]

-          «مهدی» فرزند حسن [عسکری] (نسل هشتم حسین) است.[7]

-          «مهدی» از نظر شکل ظاهری و خُلقیات شبیه‌ترین افراد به من است.[8]

-          «مهدی» هم نام من است.[9]

-          «مهدی» از بزرگان بهشت است.[10]

-          «مهدی» حق است.[11]

-          دین را غیر از «مهدی» اصلاح نمی‌کند.[12]

-          پس همانا او خلیفه‌ی خدا «مهدی» است.[13]

-          «مهدی» در حالی ظهور می‌کند که زمین از ظلم و جور پر شده است.[14]

-          اصحاب کهف، یاری‌کنندگان «مهدی» هستند.[15]

-          عیسی بن مریم پشت «مهدی» به نماز می‌ایستد.[16]

-          خدا امر [ظهور] «مهدی» را در یک شب اصلاح می‌کند.[17]

-          امت من در زمان «مهدی» از نعمتی بهره‌مند می‌شوند که پیش از آن هرگز سابقه نداشته است؛[18] از آسمان بر آنها باران برکت می‌بارد[19] و زمین چیزی از گیاهان را در خود نگه نمی‌دارد و همه را خارج می‌سازد.[20]

-          با ظهور «مهدی» خدا قلوب امت محمد را بی‌نیاز می‌کند و عدلش سراسر زمین را فرا می‌گیرد[21] ؛ پس هیچ‌کس به کسی محتاج نمی‌شود.[22]

-          هر کس «مهدی» را دروغ بداند کافر است.[23]

-          هرکس خروج «مهدی» را انکار کند به آنچه بر محمد نازل شده کافر گردیده است.[24]

 

 

  1. 2. تفسیر آیاتی از قرآن به «مهدی» توسط اهل سنت

2-1.           "هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ"[25] یعنی: او كسى است كه رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند، هر چند مشركان خوش ندارند.

مفسران و علمای اهل سنّت از جمله قرطبی[26] ، فخر رازی[27]، ابن جوزی[28]، ثعلبی[29]، ابی حیان اندلسی[30] در آثار خویش این آیه را به زمان قیام مهدی که تنها دین اسلام بر روی کره زمین باقی خواهد ماند تفسیر کرده‌اند. گنجی شافعی[31] هم می­گوید این آیه در شأن «مهدی» از عترت فاطمه نازل شده است.

2-2.           "لهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ"[32] یعنی: این براى آنها خفّت و خواری در دنیاست و آنان را در آخرت عذابى بزرگ است.

مفسران مشهور اهل سنّت از جمله طبری[33]، ابن ابی حاتم[34] ، سیوطی[35]، شوکانی[36] و  قرطبی[37]، خفّت و خواریِ کفار در دنیا را مربوط به قیام مهدی می­دانند که کفار را به خواری و ذلت می‌کشاند.

2-3.           "وَمَن یطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیهِم مِّنَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِیقًا"[38] یعنی: و كسانى كه از خدا و پیامبر اطاعت كنند، همراه كسانى خواهند بود كه خدا ایشان را گرامى داشته [یعنى] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیكو همدم‌هایی هستند.

 

حاکم حسکانی در کتاب «شواهد التنزیل» ذیل این آیه از پیامبر نقل می­کند که منظور از «حَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِیقًا» در این آیه «مهدی» در زمان قیامش است.[39]

2-4.           "وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ"[40] و همانا آن، نشانه‏اى براى رستاخیز است، پس زنهار در آن تردید مكن، و از من پیروى كنید این است راه راست!

ابن حجر اذعان داشته مقاتل بن سلیمان و مفسرانی که پیرو او هستند معتقدند این آیه درباره‌ی «مهدی» نازل شده است.[41] المناوی هم می­گوید «إِنَّهُ» در این آیه «مهدی آخرالزمان» است.[42]

 

  1. 3. ردّیه‌های علما و دانشمندان سنّی بر منکران مهدی

3-1.           «ابزار الوهم المکنون من کلام ابن خلدون»[43]: ابوالفیض احمد بن محمد بن صدیق غماری شافعی مغربی در ردّ گفته‌های ابن خلدون

3-2.           «ابزار الوهم من کلام ابن حزم»[44] : همان مولف (احمد بن صدیق غماری) در ردّ گفته‌های ابن حزم

3-3.           «الاحتجاج بالاثر علی من انکر المهدی منتظر»[45] : شیخ حمّود بن عبدالله تویجری (از اساتید دانشگاه اسلامی مدینه) در ردّ گفته‌های شیخ ابن محمود (قاضی قطر)

3-4.           «الی مشیخة الازهر»:[46] شیخ عبدالله سبیتی عراقی در ردّ بر «المهدویة فی الاسلام» نوشته‌ی سعد محمد حسن

3-5.           «تحدیق النظر فی أخبار الامام المنتظر»[47] : شیخ محمد عبدالعزیز بن مانع در اثبات احادیث «مهدی» و ردّ گفته‌های ابن خلدون

3-6.           «الرد علی من کذب بالاحادیث الصحیحة الواردة فی المهدی»[48] : عبد المحسن العباد (استاد دانشگاه اسلامی مدینه و عضو هیات علمی آن) در ردّ کتاب «لا مهدی ینتظر بعد الرسول» نوشته‌ی شیخ ابن محمود قطری. این ردّیه محققانه‌ترین بحث حدیثی و تاریخی پیرامون مهدویت و قیام مهدی منتظر را بیان می‌کند و در اصالت مهدویت و قیام مصلح جهانی خلاصه گردیده است.[49]

همچنین، ناصرالدین البانی در مقاله‌ای به نام «حول المهدی» پس از بیان چند حدیث صحیح درباره‌ی مهدی و نظر بزرگان اهل سنّت چنین نتیجه می‌گیرد که:

"عقیده‌ی خروج مهدی عقیده‌ی ثابت و متواتری است که ایمان به آن واجب است، زیرا آن از امور غیب است و ایمان به آن از صفت افراد باتقواست چنانکه خدای تعالی در قرآن می‌فرماید «الم ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین، الذین یومنون بالغیب» و تنها فرد جاهل و معاند است که این عقیده را انکار کند. از خدا می‌خواهم که ما را با ایمان به آن بمیراند."[50]

 

  1. 4. موضع مراکز دینی اهل تسنّن درباره‌ی «مهدویت»

به عنوان نمونه مرکز «رابطة العالم الاسلامی» - یکی از مراکز مهم وهابیت – در پرسش یکی از سنّیان درباره‌ی مهدی منتظر و زمان و مکان ظهور او چنین می‌نویسد:

"مهدی ... علوی و فاطمی است. او [همان] مهدی موعود منتظر است. ظهورش در آخرالزمان است و از نشانه‌های قیامت است ... هنگامی که کفر و ظلم و فساد، عالم را فراگرفته، ظهور می‌کند و زمین را از عدل و داد پر می‌کند. همانگونه که از ظلم و جور پرشده است. بر همه‌ی جهان حکومت خواهد کرد و جهانیان یا به میل و دلخواه یا با نبرد تسلیم وی خواهند شد. او تمام زمین را مالک خواهد شد. بعد از ظهورش عیسی به زمین فرود می‌آید ...

مهدی، آخرین از خلفای راشدین دوازده‌گانه است که پیامبر از آن خبر داده و در منابع اهل سنت آمده است ... بعضی از دانشمندان اسلامی درباره‌ی مهدی کتاب‌های ویژه‌ای نوشته‌اند ... عده‌ای از بزرگان و دانشمندان متقدم و متاخر نیز در نوشته‌های خود تصریح کرده‌اند که احادیث مربوط به «مهدی» متواتر است و به هیچ وجه قابل انکار نیست ...

حافظان، بزرگان و دانشمندان علم حدیث نیز تصریح کرده‌اند که احادیث مربوط به مهدی شامل احادیث صحیح و حسن است و مجموع آن‌ها، متواتر و صحت آنها، قطعی است.

بنابراین، اعتقاد به ظهور مهدی بر هر مسلمان واجب است و از عقاید اهل سنت و جماعت است و جز افراد نادان و بی‌اطلاع از اسلام و بدعت‌گزار کسی منکر آن نخواهد بود."[51]

 

نتیجه گیری:

روایات بسیاری درباره‌ی ظهور مُصلح آخرالزمان با نام «مهدی» در منابع مورد وثوق اهل تسنّن وجود دارد. همچنین مفسران و بزرگان اهل تسنّن آیات متعددی از قرآن کریم را به «مهدی» و موضوع ظهور او تفسیر کرده‌اند. ردّیه‌های متعددی نیز توسط عالمان سنّی بر منکران «مهدی» و «مهدویت» نگاشته شده است. مراکز دینی – تبلیغی اهل سنت نیز بر لزوم و وجوب اعتقاد به «مهدویت» تاکید می‌ورزند. همه‌ی این موارد نشان دهنده‌ی جایگاه ویژه‌ی اعتقاد به «مهدی موعود» و موضوع «مهدویت» نزد اهل تسنّن است. بنابراین، عقیده به مهدی و ظهور او یک عقیده‌ی اصلی و مسلّم در میان اهل تسنّن است. سنّیان همانند شیعیان به ظهور مردی از خاندان پیامبر در آخرالزمان ایمان دارند و او را با نام «مهدی» می‌شناسند و منکران آن را کافر می‌دانند.

 
www.mohammadivu.org.MOHR



[1] به عنوان نمونه بنگرید به:

-       “ENCYCLOPEDIA OF ISLAM”/E.J. Brill’s/1913-1938/edited by M. Th. Hautsma, A. J. Wensinck,H. A. R. Gibb, W. Heffening and E. Levi-provancal/ E.J. Brill, Leiden/New York/københavn/ köln/1987,P113;

-       “THE ENCYCLOPEDIA OF ISLAM”/New edition Supplement/prepared by a number of leading Orientalists/ed. By C. E. Bosworth …[et al.]/assisted by F. Th. Dijkema… [et al]/under the patronage of the international Union of Academies/Leiden: E. J. Brill/1986,P1235;

-        “SHORTER ENCYCLOPEDIA OF ISLAM”/edited on behalf of the Royal NetherLand Academy/by H. A. R. Gibb and J. H. Kramers†/Leiden: E. J. Brill/London: Luzac & Co./1961,P311.

[2] علاقمندان به کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به مقاله‌ی «اعتقاد به مهدویت نزد اهل تسنّن » در بخش آثار و مقالات سایت محمد (ص) مراجعه فرمایند.

[3] "المهدى منا أهل البیت" یا عبارت "المهدی من اهل بیتی": مسند احمد، ج 1، ص 84؛ المستدرک، ج 4، ص 557؛ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1367؛ الجامع الصغیر، ج 2، ص 672، الفتن، ص 232؛ الدر المنثور، ج 6، ص 58؛ عقدالدرر، ص 19، 21، 33، 46، 135 و 158؛ التاریخ الکبیر، ج 1، ص 317؛ تهذیب الکمال، ج 31، ص 181؛ میزان الاعتدال، ج 4، ص 359؛ تهذیب التهذیب، ج 11، ص 152؛ تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 315 و 318؛ ینابیع المودة لذی القربی، ج 2، ص 82 و 103 و ج 3، ص 262 و 386.

[4] "المهدی ... من ولد فاطمة": التاریخ الکبیر، ج 3، ص 346؛ المستدرک، ج 4، ص 557؛ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1368؛ سنن ابی داوود، ج 2، ص 310؛ المعجم الکبیر، ج 23، ص 267؛ الجامع الصغیر، ج 2، ص 672؛ ینابیع المودة لذی القربی، ج 2، ص 83، 103 و 210 و ج 3، ص 261، 264 و 266؛ الدر المنثور، ج 6، ص 58؛ عقدالدرر، ص 15، 21 و 22.

[5] "إن علیا وصیی ] إمام أمتی من بعدی[، ومن ولده القائم المنتظر المهدی": ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 296، 387 و 397؛ فرائد السمطین، ج 2، ص 336.

[6] "ثم ضرب على منكب الحسین علیه السّلام فقال:من هذا مهدی الأمة": ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 394؛ البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص 503.

[7] پیامبر (ص) می‌فرماید در شب معراج به سمت راست عرش نگاه کردم و "علی، و فاطمة، و حسن، و حسین، و علی بن الحسین، و محمد بن علی، و جعفر بن محمد، و موسى بن جعفر، و علی بن موسى، و محمد بن علی، و علی بن محمد، و حسن بن علی، و محمد المهدی بن الحسن" را در دریایی از نور دیدم: ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 380 و 381؛ فرائد السمطین، ج 2، ص 320. در حدیث دیگری فردی یهودی از پیامبر در مورد جانشینان ایشان می­پرسد و پیامبر جواب می­دهد "إن وصیی علی بن أبی طالب، وبعده سبطای الحسن والحسین ... إذا مضى الحسین فابنه علی، فإذا مضى علی فابنه محمد، فإذا مضى محمد فابنه جعفر، فإذا مضى جعفر فابنه موسى، فإذا مضى موسى فابنه علی، فإذا مضى علی فابنه محمد، فإذا مضى محمد فابنه علی، فإذا مضى علی فابنه الحسن، فإذا مضى الحسن فابنه الحجة محمد المهدی، فهؤلاء إثنا عشر": ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 282.

[8] "المهدی ... وهو أشبه الناس بی خلقا وخلقا": ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 396 و 397.

[9] "المهدی ] … یواطئ[ اسمه اسمی" :الفتن، ص 227؛ ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 396 و 397؛ عقدالدرر، ص 169؛ کنزالعمال، ج 14، ص 268؛ تاریخ بغداد، ج 3، ص 10؛ تاریخ مدینه دمشق، ج 53، ص 414؛ المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج 8، ص 206 و ج 19، ص 444.

[10] "نحن سادة أهل الجنة أنا و والمهدی": سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1368 ب 34 ح 4087؛ المستدرک، ج 3، ص 211؛ کنزالعمال، ج 12، ص 97؛ ینابیع المودة لذی القربی، ج 2، ص 68، 178، 451 و 475 و ج 3، ص 266؛ البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص 488.

[11] "المهدی حق" یا عبارت "یذكر المهدى فقال نعم هو حق": التاریخ الکبیر، ج 3، ص 346؛ المستدرک، ج 4، ص 557؛ عقد الدرر، ص 22؛ تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 314.

[12] "إن الله فتح هذا الدین بعلی، وإذا قتل فسد الدین ولا یصلحه إلا المهدی": ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 292.

[13] "فإنه خلیفة الله، المهدى": سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1367؛ المستدرک، ج 4، ص 464؛ عقدالدرر، ص 57 و 58، 125 و 126؛ کنزالعمال، ج 14، ص 263؛ تاریخ مدینه دمشق، ج 32، ص 281؛ البدایه و النهایه، ج 6، ص 276 و ج 10، ص 55؛ تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 320؛ ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 391؛ الدر المنثور، ج 6، ص 58؛ البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص 511، ب 15.

[14] "أبشركم بالمهدی یبعث فی أمتی ... فیملأ الأرض قسطا وعدلا كما ملئت جورا وظلما" و عبارت­های مشابه: سنن ابی داوود، ج 2، ص 310؛ المستدرک، ج 4، ص 557؛ تحفه الاحوذی، ج 6، ص 393؛ کنزالعمال، ج 14، ص 264؛ تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 34 و ج 3، ص 312؛ تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 315؛ مسند احمد، ج 3، ص 37 و 52؛ الفتن، ص 188؛ الجامع الصغیر، ج 2، ص 672؛ ینابیع المودة لذی القربی، ج 2، ص 103 و 210 و ج 3، ص 257، 263، 270، 285، 296، 297، 384، 386، 396 و 397؛ الدر المنثور، ج 6، ص 57؛ عقدالدرر، ص 19 و 33.

[15] "أصحاب الكهف أعوان المهدی": الدر المنثور، ج 4، ص 215؛ تفسیرالآلوسی، ج 15، ص 228.

[16] "فینزل روح الله عیسى بن مریم فیصلی خلف المهدی" و عبارت‌های مشابه دیگر: ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 295؛ عقد الدرر، ص 17، 230 و 232-275؛ الفتن، ص 230؛ البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص 497، ب 7 و ص 500، ب 7 و ص 501-502 ب 9؛ الفردوس بمأثور الخطاب، ج 5، ص 515 ح 8935.

[17] "المهدی ... یصلحه الله فی لیلة": سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1367، ب 34، ح 4085؛ مسند احمد، ج 1، ص 84؛ ینابیع المودة لذی القربی، ج 2، ص 82 و 103 و ج 3، ص 262 و 386؛ میزان الاعتدال، ج 4، ص 359؛ تهذیب الکمال، ج 31، ص 181؛ الکامل، ج 7، ص 185؛ کنزالعمال، ج 14، ص 264؛ الجامع الصغیر، ج 2، ص 672؛ مسند ابی یعلی، ج 1، ص 359، ح 465؛ الفتن، ص 223؛ المصنّف، ج 8، ص 678؛ الدر المنثور، ج 6، ص 58؛ عقدالدرر، ص 135و 158؛ البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص 487، ب 2.

[18] "فتنعم فیه أمتی نعمة لم ینعموا ]یسمعوا[ مثلها قط" یا عبارت "تنعم أمتی فی زمن المهدی نعمة لم ینعموا مثلها قط": سنن ابن ماجة، ج 2، ص 1367؛ المستدرک، ج 4، ص 558؛ الفتن، ص 223؛ ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 265؛ عقدالدرر، ص 145، 169 و 170.

[19] "یخرج المهدی ... ترسل السماء علیهم مدرارا" یا عبارت "یكون فی أمتی المهدی ...تمطر السماء مطر ]قطر[ها": مسند احمد، ج 3، ص 22 و 27؛ المصنف، ج 8، ص 678 و 679؛ الدرالمنثور، ج 6، ص 57 و 58؛ الفتن، ص 223؛ عقدالدرر، ص 145 و 170؛ کنزالعمال، ج 14، ص 273.

[20] "ولا تزرع ]تدع[ الأرض شیئا من النبات ]نباتها[ إلا أخرجته" یا عبارت " ولا تدخر الأرض من بناتها شیئا" یا تخرج الأرض نباتها": مسند احمد، ج 3، ص 22 و 27؛ لمصنف، ج 8، ص 678 و 679؛ الدرالمنثور، ج 6، ص 57 و 58؛ الفتن، ص 223؛ عقدالدرر، ص 144، 145 و 170؛ المستدرک، ج 4، ص 558؛ فرائد فوائد الفکر، ص 285، ب 4؛

[21] "أبشركم بالمهدی ... ویملأ ]الله[ قلوب أمة محمد غنى ]و یسعهم عدله[ یا عبارت "ویجعل الله الغنى فی قلوب هذه الأمة ... المهدی": مسند احمد، ج 3، ص 37 و 52؛ الدر المنثور، ج 6، ص 57؛ ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 344؛ عقدالدرر، ص 169.

[22] "أبشركم بالمهدی ... فلا یحتاج أحد إلى أحد": مسند احمد، ج 3، ص 52.

[23] "من كذب بالمهدی فقد كفر": عقد الدرر، ص 157.

[24] "من أنكر خروج المهدی فقد كفر بما أنزل على محمد ...": ینابیع المودة لذی القربی، ج 3، ص 295 و 383؛ فرائد السمطین، ج 2، ص 334، ح 585.

[25] قرآن کریم، سوره توبه، آیه 33.

[26] "ذاك عند خروج المهدی ، لا یبقى أحد إلا دخل فی الاسلام": تفسیرالقرطبی، ج 8، ص 121.

[27] "ذلك عند خروج المهدی ، لا یبقى أحد إلا دخل فی الإسلام أو أدى الخراج": تفسیر الرازی، ج 16، ص 40.

[28] "أنه عند خروج المهدی": زادالمسیر، ج 3، ص 290.

[29] "ذلك عند خروج المهدی ، لا یبقى أحد إلا دخل فی الإسلام أو أدى الخراج": تفسیرالثعلبی، ج 5، ص 36.

[30] "ذلك عند خروج المهدی ، لا یبقى أحد إلا دخل فی الإسلام أو أدى الخراج": تفسیر البحر المحیط، ج5، ص 34.

[31] "هو المهدی من عترةفاطمة علیها السلام": البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص 528.

[32] قرآن کریم، سوره بقره، آیه 114.

[33] "لهم فی الدنیا خزی أما خزیهم فی الدنیا : فإنهم إذا قام المهدی وفتحت القسطنطینیة قتلهم ، فذلك الخزی": جامع البیان عن تاویل آی القرآن، ج 1، ص 699.

[34] "اما خزیهم فی الدنیا فإنه إذا قام المهدی فتح القسطنطینیة وقتلهم فذلك الخزی": تفسیر ابن ابی حاتم، ج 1، ص 211.

[35] "أما خزیهم فی الدنیا فإنه إذا قام المهدى وفتحت القسطنطینیة قتلهم فذلك الخزی": الدرالمنثور، ج 1، ص 108.

[36] "أما خزیهم فی الدنیا فإنه إذا قام المهدی وفتحت القسطنطینیة قتلهم فذلك الخزی": فتح الغدیر، ج 1، ص 132.

"الخزی لهم فی الدنیا قیام المهدی": تفسیر القرطبی، ج 2، ص 79.

[38] قرآن کریم، سوره نسا، آیه 69.

[39] "یا حذیفة أنا من النبیین الذین أنعم الله علیهم أنا أولهم فی النبوة وآخرهم فی البعث، ومن الصدیقین علی بن أبی طالب ، ولما بعثنی الله عز وجل برسالته كان أول من صدق بی ، ثم من الشهداء حمزة وجعفر ، ومن الصالحین الحسن والحسین سیدا شباب أهل الجنة، وحسن أولئك رفیقا المهدی فی زمانه": شواهد التنزیل، ج 1، ص 198 و 199.

[40] قرآن کریم، سوره زخرف آیه 61.

[41] "قال مقاتل بن سلیمان ومن تبعه من المفسرین إن هذه الآیة نزلت فی المهدی": الصواعق المحرقه، ص 162.

[42] "إنه المهدی یكون فی آخر الزمان": فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج 5، ص 383 و 384؛ البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص 528.

[43] چاپ 1347 ه. ق. مطبعه ترقی دمشق

[44] چاپ 1347 ه. ق. مطبعه ترقی دمشق

[45] چاپ جلد اول 1394 ه. ق. و جلد دوم 1396 ه. ق. در ریاض

[46] چاپ 1375 ه. ق. دارالحدیث بغداد

[47] چاپ 1429 ه. ق. دارالصمیعی ریاض

[48] چاپ مجله دانشگاه شماره 45 ص 297-328 و شماره 46 ص 361- 383.

[49] منابع ارائه شده در پاورقی های 95 تا 100 از اصالت مهدویت در اسلام از دیدگاه اهل تسنّن نوشته مهدی فقیه ایمانی صفحات 13 تا 15 نقل شده است.

[50] "إن عقیدة خروج المهدی عقیدة ثابتة متواترة عنه -صلى الله علیه وسلم- یجب الإیمان بها لأنها من أمور الغیب، والإیمان بها من صفات المتقین كما قال تعالى : (الم * ذلك الكتاب لا ریب فیه هدى للمتقین * الذین یؤمنون بالغیب) . وإن إنكارها لا یصدر إلا من جاهل أو مكابر. أسأل الله تعالى أن یتوفانا على الإیمان بها": مجلة التمدن الإسلامی، سال 22، ص 642-646؛ http://www.alalbany.net/misc020.php

[51] متن عربی بیانیه مرکز «رابطة العالم الاسلامی» در کتاب "حکومت جهانی مهدی (عج)" ص 139-142 آمده است.

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی

 

به ما بپیوندید: 

instagram twtr fbk telegram Aparat

  

 
امروز:امروز:3267
این هفته:این هفته:13801
در مجموع:در مجموع:7533498
Center
Pagerank