گردآوری و تلخیص: آذر طاهری (کارشناس ارشد برق ؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )
«جواهر لعل نهرو» (1889-1964 میلادی[1] )، از رهبران جنبش استقلال هند بود که در سال 1947به عنوان اولین نخستوزیر هند، پس از اعلام استقلال انتخاب گردید. او که وکیل و حقوقدان بود تا پیش از استقلال هند، ۱۰ سال از عمرش را (به گونهای نامنظم) در زندانهای استعماری گذراند. نهرو از فرصت و فراغتی که در زندان به دست آورد، نامههایی به دخترش نوشت که در آنها یک دوره تاریخ جهان را بیان کرد. این نامهها در کتابی به نام «نگاهی به تاریخ جهان»[2] و در دو جلد انتشار یافت. نهرو یک سلسله نامه دیگر نیز به دخترش نوشته است که در آنها به زبانی ساده داستان آفرینش زمین و چگونگی تشکیل اجتماعات بشری را شرح میدهد و این نامهها نیز در کتابی به نام «نامههای پدری به دخترش»[3]منتشر گردیده است.
نهرو در کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» در نامه 49 اُم در تاریخ 23 مه 1932 چنین می نویسد:
«محمد ... برای مخالفت با بسیاری از عادات نظام اجتماعی موجود، قیام کرد. مذهبی که مردم را بدان میخواندبه خاطر سادگی و صراحتش و به خاطر رنگ دموکراسی و برابری که با خود داشت، تودههای مردم را در کشورهای همسایه جلب میکرد؛ زیرا آنها روزگار دراز در تحت تسلط قدرت مطلقه پادشاهان مستبد و روحانیان و پیشوایان مذهبی مستبد به سر میبردند.»[4]
وی در نامه «ظهور اسلام» در تاریخ 21 مه 1932 از محمد (ص) چنین مینویسد:
«[محمد] مورد محبت و اعتماد همشهریانش قرار داشت و به این جهت به لقب «امین» مشهور گشت.»[5]
نهرو، این متفکر و سیاستمدار معاصر هندوستان، توصیف خود را از محمد (ص) چنین ادامه میدهد:
«محمد در سال 632 یعنی ده سال بعد از هجرت درگذشت در حالی که توانسته بود از قبایل فراوان عربستان که دائماً با خود در حال جنگ بودند ملتی بسازد که در آنها شور و شوق خدمت در راه یک هدف بزرگ سرشار بود.» [6]
امروز: | 2232 | |
این هفته: | 1920 | |
در مجموع: | 7607533 |